در شرایطی که دیتاسنترها خود را بیشتر به پایداری و کاهش اثرات زیست محیطی متعهد میکنند، آیا وامهای مرتبط با پایداری را میتوان به عنوان آینده مالی این صنعت در نظر گرفت؟
شرکتهای ارائه دهنده خدمات دیتاسنتر به طور رو به رشدی به دنبال اوراق قرضه سبز و وامهای مرتبط با پایداری بهعنوان راهی برای دستیابی به اهداف زیست محیطی، اجتماعی و مدیریتی (ESG) هستند.
دیتاسنترها و زیرساختهای دیجیتال مانند برجهای سلولی و کابلهای زیردریایی نیاز به سرمایهگذاری عظیمی دارند. آنها اغلب به اعتبار، وام و اوراق قرضه برای کمک به پوشش بیشتر هزینههای اولیه این پروژههای گران قیمت متکی هستند.
درعینحال، بسیاری از شرکتهای زیرساخت دیجیتال به دنبال پایداری بیشتر هستند و خود را به اجرای تعهدات زیست محیطی ملزم کرده و به تعهدات و ابتکارات مختلف متوسل میشوند. برخی از شرکتها یک گام فراتر میروند و امور مالی خود را مستقیماً به پروژههای پایدار و اهداف زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیت (Environmental, Social, and Governance: ESG) گره میزنند.
اوراق قرضه سبز و وامهای مرتبط با پایداری (Sustainability-Linked Loans: SLL) شرکتها را مجبور میکند پول خود را برای پروژههای زیستمحیطی خرج کنند و در صورتیکه به اهداف اعلام شدهشان نرسند، جریمههای مالی اعمال کنند. آنها گاهی اوقات با مشوقهای مالیاتی هم روبهرو میشوند.
معیارهای زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیت حاکمیت (Environmental, Social, and Governance: ESG) شامل مجموعهای از استانداردها است که سرمایهگذاران بالقوه برای شناسایی و غربالگری شرکتهایی که میتوانند در آنها سرمایهگذاری کنند، استفاده میکنند. استانداردهای ESG به تأثیرات محیطی یک شرکت روی محیط زیست و روابط آنها در منطقهای که در آن فعالیت میکنند، از جمله کارکنان، تأمین کنندگان، مشتریان و بهطور وسیعتر (اجتماع) میپردازد. این استانداردها همچنین به مدیریت شرکت، حقوق اجرایی، حقوق سهامداران، حسابرسی و کنترلهای داخلی اشاره دارد.
در حوزه دیتاسنتر و فضای ابری، شرکتهایی از جمله Equinix، Digital Realty، Nabiax، Atos، Baidu، AirTrunk، و Penta Infra همگی وارد عرصه تأمین مالی پایدار شدهاند و سرمایهگذاریهای جدید جذب کردهاند، وامهای کنونی را روی بستههای متمرکز روی پروژههای سبز منتقل کردهاند؛ برای دستیابی به اهداف زیست محیطی، اجتماعی مدیریتی (ESG) و همچنین پایداری. شرکتهای Telcos KPN، Telefonica، NTT و Verizon و همچنین فروشندگان صنعتی چون جانسون کنترل نیز چنین رویکردی را در پیشگرفتهاند.
در دسامبر ۲۰۲۱، Flexential، یک پیشنهاد جدید به ارزش ۲.۱ میلیارد دلار ارائه کرد. این شرکت گفت که این بیشترین میزان انتشار اوراق بهادار با پشتوانه دارایی است که تا امروز در صنعت دیتاسنتر منتشرشده است و دیتاسنترهای تازهساز که از طریق این سرمایهگذاری راهاندازی میشوند باید توان مصرفی انرژی (PUE) خود را به ۱.۴ یا کمتر از آن برسانند و در سیستم خنکسازی که در چارچوب تعبیه کرده باشند. همچنین استفاده از آب صفر باشد.
تأمین مالی پایدار را میتوان بهطور کلی به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول اوراق قرضه سبز هستند، این اوراق به معنای تأمین مالی با استفاده از عواید است که در آن پول برای یک هدف یا اهداف خاص جمعآوری میشود. وجوه جمعآوریشده صرف پروژههای پایدار مانند نصب پنلهای خورشیدی در تأسیسات یا بستن قراردادهای خرید برق برای تأمین انرژیهای تجدیدپذیر میشود.
دسته دوم، وامهای مرتبط با پایداری (SLL) هستند که از نوع وامهای تجاری انعطاف پذیر با نرخ بهره مرتبط با اهداف خاص اهداف زیست محیطی، اجتماعی مدیریتی (ESG) تخصیص داده میشوند. واحد تجاری میتواند این وام را هر طور که دوست دارد خرج کند اما نرخ بهره آن با معیار خاصی با اهداف توان مصرفی انرژی، انتشار کربن یا مصرف آن ارتباط دارد. هرچقدر که واحد تجاری دریافتکننده وام به اهداف نزدیکتر شود، نرخ بهرهای که میپردازد کمتر است.
گاهی اوقات میتوان این دو را به هم مرتبط کرد، با اوراق قرضه سبز برای تأمین مالی پروژههایی که به یک شرکت کمک میکنند تا به اهداف مدیریت زیست محیطی و اجتماعی گستردهتر دست یابد و اهداف بر اساس وامهای مرتبط با پایداری (SLL) تعریف میشوند.
اوراق قرضه سبز چیز جدیدی نیست. قدمت آنها به سال ۲۰۰۷ بازمیگردد و بهطور سنتی توسط شرکتهای برق و انرژی برای تأمین مالی پروژههای بزرگ استفاده میشد. با مطرحشدن و اهمیت یافتن پایداری، شرکتهای مختلف در حوزههای مختلف به دنبال جمعآوری پولی هستند که مستقیماً به پروژههای سبز اختصاص مییابد.
SLL ها جدیدتر هستند و راهی را به شرکتها ارائه میدهند تا بتوانند اهداف زیست محیطی را به نتیجه نهایی خود پیوند دهند. محرکهای اصلی شرکتها برای انتخاب تأمین مالی پایدار، علاقه سرمایهگذار، تقاضای مشتری و حفظ کارمندان است.سرمایهگذاری در این فضا و تلاش برای پیشرو بودن در این صنعت به شرکتها کمک میکند استعدادهای برتر در این فضا را جذب و حفظ کنند.
تأمینکننده اوراق قرضه یا وامهای پایدار را طیف وسیعی ازجمله صندوقهای سنتی متمرکز بر زیرساخت، و همچنین سرمایهگذاران متمرکز بر اهداف زیست محیطی، اجتماعی و مدیریتی (ESG) و یا بخشهای خاص اهداف زیست محیطی، اجتماعی و مدیریتی (ESG) در شرکتهای سرمایهگذاری بزرگتر هستند.
وامهای مرتبط با پایداری (SLL) ممکن است برای شرکتهایی که به دنبال پلتفرمهای تأمین مالی پایدار در درازمدت هستند، منطقیتر باشد. اگر شرکتها میخواهند بهسرعت و بدون ممیزیهای پیچیده ESG تأمین مالی داشته باشند، تأمین مالی سبز راهحل ایده آل برای شروع نیست. امور مالی سبز یک فرآیند مشارکتی است. در هر دیتاسنتری باید فرآیند موافقت تیم مالی تیم پایداری، مهندسین، تیم عملیات، تیم حقوقی، ارتباطات و حسابداری به دست آید.
این مهندسان دیتاسنتر هستند که باید به این پرسشها پاسخ دهند که به مصرف آب فکر میکنید؟ به توان مصرفی انرژی (PUE) توجه دارید؟ در طرح معماری خود دستورالعملهایی برای رساندن توان مصرفی به نقطه مورد انتظار پیشبینی کردهاید؟ برای دریافت گواهینامه سبز چقدر با LEED همکاری دارید؟
گزارشهای ESG اغلب اهداف پایداری را در کنار پروژهها و پیشرفتهای فعلی ترسیم میکنند.
چارچوبهای مالی سبز، اهداف پایداری شرکت را مشخص میکند و پروژههایی را تعریف میکند که برای رسیدن به آن اهداف مناسب میداند، بنابراین برای تأمین مالی تحت اوراق قرضه سبز مناسب هستند.
وجوه جمعآوریشده از طریق اوراق قرضه سبز در یک بازه زمانی مشخص، معمولاً یک ساله باید به پروژههایی که در این چارچوب مشخصشده، اختصاص داده شود (نه این که لزوماً خرج شود). پسازآن، هیچ نیازی برای گزارش دهی مداوم استفاده از اوراق قرضه وجود ندارد، اگرچه بیشتر آن به سمت پروژههایی خواهد رفت که احتمالاً در همه گزارشهای ESG قرار می گیرند.
برای وامهای مرتبط با پایداری SLL ها، شرکتها باید پیشرفت خود را نسبت به اهداف سالانه که توسط گروههای ثالث بررسی میشوند اعلام کنند. پس از آن بسته به نتایج، اهرمهای قیمتگذاری برای سال آینده به کار گرفته میشوند.
شرکتهای مختلف برای وامهای مرتبط با پایداری اهداف مختلفی تعیین میکنند. بسیاری از آنها به اهداف مشخصشده در چارچوبهای مالی سبز(Green Finance Frameworks) دست پیدا میکنند و عواید حاصل از آن همراه با اوراق قرضه سبز در راستای این اهداف مورد استفاده قرار میگیرند.
بسیاری از شرکتهای پیشرو دیتاسنتر تاکنون اهداف پایداری خود را منتشر کردهاند و به صورت سالانه داوطلبانه پیشرفتهای خود را اعلام کردهاند. اگرچه فقدان استانداردسازی موجب شده که مقایسه این گزارشهای منتشرشده دشوار باشد و اعتبار سنجی اطلاعات هم در حال حاضر کار سختی است.
اخیراً شرکت اشنایدر الکتریکس مقالهای منتشر کرده که در آن ۲۳ معیار استانداردسازی را برای ابتکار عملهای پایداری دیتاسنترها مشخص کرده است. اگر این معیارها مورد توجه قرار گیرند شرکتها KPI های یکسانی را گزارش میکنند که میتوان به شکل آنها را براساس یک روند مشابه اندازهگیری کرد؛ بنابراین عملکرد دیتاسنترها با یکدیگر مقایسه میشود و اعتبارسنجی آن سادهتر خواهد بود.
اگر این KPI های پایداری انعکاس دهنده اصول وامهای مرتبط با پایداری باشد که توسط نهادهای نظارتی تعیین میشوند، درخواست وام و فرآیند تأیید KPI ها بخشی از اکوسیستم پایداری دیتاسنترها تبدیل خواهد شد. بهعنوان مثال، یک مالک/اپراتور دیتاسنترمی تواند زبان و اندازهگیری KPIها را هنگام طراحی اهداف پایداری برای تأسیسات خود لحاظ کند تا اطمینان حاصل کند که اهداف با الزامات گزارش و تأیید برای SLL مطابقت دارند. سپس جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها اهداف مختلفی را هم برای اقدامات پایداری شرکت و هم گزارش و تأیید وام تأمین میکنند.
علاوه بر این، شاخصهای پایداری تأیید شده نشان میدهد که یک دیتاسنتر با اولویتهای محیطی مشتری همسو است و بهطور بالقوه یک مزیت رقابتی ایجاد میکند.
برخی از شرکتهای پیشرو دیتاسنتر در حال حاضر از این فرصت برای به دست آوردن تأمین مالی انعطافپذیر از طریق وامهای مرتبط با پایداری استفاده میکنند. AirTrunk (یک شرکت توسعه و اجرا دیتاسنتر) اخیراً ۱.۵۴ میلیارد دلار از تأمین مالی سنتی را به SLL تبدیل کرده است و KPI را در سه حوزه کلیدی، «تنوع و گنجاندن، انتشار صفر کربن و بهرهوری انرژی» تعریف کرده است.
Aligned بهعنوان شرکت دیگری که درزمینهی توسعه و طراحی دیتاسنترهای بزرگ فعالیت میکند اخیراً قراردادی به مبلغ ۱.۷۵ میلیارد دلار برای تأمین مالی پایدار بهمنظور رشد کسبوکار خود منعقد کرده است که ۱.۳۵ میلیارد دلار آن اوراق بهادار و ۳۷۵ میلیون دلار آن وام مرتبط با پایداری است. این شرکت در نظر دارد از این سرمایه برای خرید زمین بهمنظور ساخت تأسیسات جدید در ایالاتمتحده و در سطح بینالمللی استفاده کند و ظرفیت تأسیسات کنونی خود را توسعه دهد.